به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، یکصدوهفدهمین سالگرد انقلاب مشروطیت سپری شد و انجمن ایران شناسی ایران به همین مناسبت با همکاری دانشگاه تهران و خانه اندیشمندان علوم انسانی نشستی با عنوان جنبش مشروطه ایران بهصورت مجازی برگزار کرد. در این نشست که با حضور استادان، دانشجویان، پژوهشگران و علاقهمندان برگزار شد، سیدعلی آل داود، عضو شورای عالی […]
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، یکصدوهفدهمین سالگرد انقلاب مشروطیت سپری شد و انجمن ایران شناسی ایران به همین مناسبت با همکاری دانشگاه تهران و خانه اندیشمندان علوم انسانی نشستی با عنوان جنبش مشروطه ایران بهصورت مجازی برگزار کرد. در این نشست که با حضور استادان، دانشجویان، پژوهشگران و علاقهمندان برگزار شد، سیدعلی آل داود، عضو شورای عالی علمی دایره المعارف بزرگ اسلامی؛ احمد مسجدجامعی، قائممقام دایره المعارف بزرگ اسلامی؛ دکتر محمود جعفری دهقی، رئیس انجمن ایران شناسی و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران؛ دکتر رامین یلفانی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام؛ دکتر نادره جلالی، پژوهشگر، مصحح متون تاریخی و دبیر گروه تاریخ انجمن ایران شناسی؛ مجید تفرشی، تاریخنگار، پژوهشگر و سندپژوه و دکتر محمد محمود هاشمی پژوهشگر تاریخ معاصر ایران به ایراد سخن پرداختند.
نخستین سخنران این نشست، سیدعلی آل داود بود که با عنوان «نخستین کوششهای قانونگذاری در ایران» سخن گفت. وی با اشاره به اینکه رسالهها و کتابچههای حقوقی، سیاسی و اجتماعی زیادی از عصر قاجار باقی مانده اما تاکنون کمتر شناخته شدهاند، به بررسی و تبیین اهمیت شناخت این آثار پرداخت. وی آثار هما ناطق و فریدون آدمیت را در این زمینه یکی از بهترین پژوهشها برشمرد و گفت: اما باید توجه داشت آنها به بیشتر این رسالهها و کتابها دسترسی نداشته و صرفا به معرفی آنهایی پرداختهاند که تصویر نسخه خطی هر یک را در اختیار داشتهاند.
وی در ادامه درباره پیشینه نگارش این رسالههای حقوقی، سیاسی و اقتصادی گفت: از عصر ناصرالدین شاه و دههها قبل از مشروطیت بود که شوق نگارش کتب حقوقی و اجتماعی بین روشنفکران آشنا با فرهنگ غرب و نیز دستهای از نویسندگان سنتگرا فزونی یافت و محمدهاشم رستمالحکما مؤلف کتابهای رستم التواریخ و قانون سلطنت یا شمس الانوار را نسبت به سایر کسانی که در مقوله قانون و حقوق عمومی و ضرورت ایجاد آن مطلب نوشتهاند، مقدم دانست.
عضو شورای عالی دایره المعارف بزرگ اسلامی در خاتمه درباره خدمات میرزا حسنخان مشیرالدوله، از پایهگذاران آیین دادرسی کیفری و مدنی ایران سخن گفت و ضمن تشریح اهمیت کار او در این زمینه، یادآور شد که پیرنیا آثار با ارزشی چون تاریخ ایران باستان را در سه جلد و حقوق بینالملل را نیز از خود به یادگار گذاشته است و زندهیاد دکتر باستانی پاریزی در کتاب تلاش آزادی زندگی او را به تفصیل شرح داده است.
احمد مسجد جامعی سخنران بعدی این نشست نیز در باب مکان رویدادهای تهران در عصر مشروطیت سخن گفت. وی با ذکر این نکته که آنها میتواند یادآور رویدادهای آن زمان برای نسل حاضر باشد، از چند مکان رویدادهای مهم یاد کرد که از آن جمله یکی مسجد سلطانی یا جامع بود که اولین و تندترین خطابهها علیه استبداد در آنجا انجام شد. دیگر مسجد سپهسالار (شهید مطهری) و ساختمان مجلس شورای ملی که شاهد تقابل نظامی مشروطهخواهان و استبداد بود. در این منطقه یکی از مهمترین قناتهای تهران وجود دارد که محله سرچشمه و عودلاجان از آن بهره میگرفت.
قائم مقام دایره المعارف بزرگ اسلامی درباره وجه تسمیه عودلاجان گفت: بهتر است بهصورت اودلاجان نوشته شود، زیرا با کلمه او یعنی آب شروع میشود. مانند کلمه نهرو در هندی که معنی نهرآب را میدهد. تلفظ او در پهنه هند تا ایران، همان نماد کلمه آب است. وی از دیگر مکان رویدادهای تهران به خانههای رهبران و بزرگان عصر مشروطیت اشاره کرد و درباره خانه سیدعبدالله بهبهانی یادآور شد که متأسفانه وضعیت خوبی ندارد.
رئیس سابق شورای شهر تهران در ادامه از اینکه خانههای شیخ فضلالله نوری و عینالدوله صدراعظم دوران استبداد و در سالهای اخیر آرامگاه ملکالمتکلمین و صور اسرافیل تعمیر شده، اظهار خشنودی کرد. وی افزود: کاخ گلستان و کاخ صاحبقرانیه هم خاطرات زیادی از دوران انقلاب مشروطیت در خود دارند. کاخ صاحبقرانیه شاهد تحریر و امضای فرمان مشروطیت به دست مظفرالدین شاه بوده است. همچنین در سالهای اخیر خانه شهید مدرس در کوچه محمود وزیر واقع در عودلاجان نیز تعمیر شده و این خانه هم شاهد ملاقاتهای تاریخی آن چهره مبارز و بزرگ با رجال مختلف بوده است.
دکتر جعفری دهقی از دیگر سخنرانان این نشست نیز درباره «شعر فارسی در عصر مشروطه» سخن گفت. وی با بیان اینکه شعر فارسی از دیرباز ابزار اعتراض بوده و کهن ترین آثار باقی مانده از آن گواه این مدعاست، به ذکر پیشگامان نهضت مشروطه و نقش آنان در انتشار افکار آزادیخواهی و ورود آن به شعر فارسی پرداخت. رئیس انجمن ایران شناسی در این راستا از میرزا فتح علی آخوندزاده یاد کرد که شاید نخستین بار ادبیات کهن ایران و سبک مداحی و ستایشگری را در عهد ناصری به سختی مورد حمله قرار داد. سپس از میرزا آقا خان کرمانی و میرزا ملکم خان ناظم الدوله که همچون او به نقد شعر کهن و محتوای آن پرداختهاند.
دهقی خاطرنشان کرد: شعر فارسی در عصر مشروطه دچار تحول شد، بدین معنا که به لحاظ قلمرو محتوا و اهداف شعری از شعر درباری جدا گردید و با طرح دردها و معضلات اجتماعی به میان مردم رفت و پیوندش را با گذشته گسست. همچنین تخیل و ایماژهای شاعرانه نیز از شعر رخت بر بست و تحولات اندکی در قالب شعر نیز به وجود آمد. به دنبال آشنایی ایرانیان با فرهنگ غرب، موضوعاتی چون آزادی، قانونمندی، وطندوستی و ملیگرایی، توجه به آموزش اجباری جامعه و مشکلات زنان و برابری زن و مرد و حذف خرافات دینی مورد توجه شاعران قرار گرفت.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران سپس از شاعران برجسته عصر مشروطه و از پیشگامان تجدد در ادبیات فارسی یاد کرد و افزود: ادیبالممالک فراهانی در شمار نخستین شاعرانی بود که موضوع آزادی را در سرودههای خود مطرح کرد. علاوه بر او، اوج استبداد ستیزی و آزادیطلبی در این دوران را در سرودههای شاعرانی چون عارف قزوینی، سید اشرفالدین نسیم گیلانی، علیاکبر دهخدا، ملکالشعرای بهار، میرزاده عشقی، ابوالقاسم لاهوتی و فرخی یزدی میتوان دید.
دکتر نادره جلالی نیز با عنوان «نقش زنان در انقلاب مشروطیت» سخن گفت. وی با نگاه جامعهشناسی تاریخی، بهطور اختصار به بیان وضعیت زنان در عصر قاجار و نقد ساختار اجتماعی و سیاسی حاکم در آن عصر پرداخت. وی در ادامه به بررسی نقش زنان در انقلاب مشروطیت و فرآیند جامعهپذیری زنان ایرانی را در زمینه علمآموزی، دخالت در مشارکتهای اجتماعی و اثرگذاریهای مدیریتی آنان را به لحاظ تغییراتی که مشروطه در زندگی آنان در نظام سنتی و رو به مدرن ایران ایجاد کرد، پرداخت.
جلالی با ذکر مصادیقی از برخی از کنشگران زن در این دوره تاریخی چون تاجالسلطنه، بیبی خانم استرابادی، مزینالسلطنه، شهناز آزاد و صدیقه دولتآبادی و با توجه به نقشهای اجتماعی آنان گفت: زنان تحت تاثیر مشارکتهای اجتماعی، با تاسیس مدرسه، روزنامه و انجمنهای زنانه علیرغم تمام مخالفتها به مقاومت اجتماعی پرداخته و فرآیندی برای توسعه اجتماعی و فرهنگی خود رقم زدند بهطوری که بعدها در مراحل بعدی توانستند در زمینه های گوناگون در عرصه اجتماع حضور یابند و به مراتب بالای تحصیلی، شغلی و جایگاه اجتماعی دست یابند.
وی در پایان افزود: هر چند نباید فراموش کرد این نقشهای متنوع، در قدمهای آغازین انقلاب مشروطیت با توجه به ذهنیت مردسالارانه حاکم بر جامعه آن روز به راحتی در اختیار زنان قرار نگرفت و آنها علیرغم تمام تلاشها، پشتیبانیها و حمایت از مردان در مخالفت با نظام استبدادی و حمایت از جنبش مشروطهخواهی، در مجلس اول شورای ملی از حق رأی محروم ماندند و سالها طول کشید تا توانستند به این حق دست یابند.
دکتر رامین یلفانی دیگر سخنران این نشست، درباره «مسأله نیابت سلطنت در انقلاب مشروطیت» گفت: با توجه به آنکه احمد شاه قاجار هنوز به سن قانونی نرسیده بود، مجلس دوم شورای ملی دو نفر را به منصب نیابت سلطنت برگزید که از هر حیث با هم تفاوت داشتند. نخست علیرضاخان عضدالملک، که فردی کم سواد، عامی و خرافاتی و نمونه درباری کهن بود که در اوایل نهضت مشروطهخواهی هم با علما موافق و هم مخالف روابط دوستانه خود را حفظ کرد و یکسال و اندی در آن سمت باقی ماند. دیگری ابوالقاسمخان قراگوزلو ملقب به ناصرالملک که تحصیلکرده دانشگاه آکسفورد بود و درباری مدرن و با سیره و روش اروپایی ولی به شدت ناامید نسبت به آینده ایران؛ نایبالسلطنهای که بیشتر ایام را در اروپا به سر میبرد و تاب و تحمل بحرانهای داخلی ایران را نداشت و تفکر سیاسیاش تحت تاثیر وضعیت سیاسی در کشورهای انگلیس و فرانسه بود و تنها راه حل مدیریت کشور در حال فرواشی ایران آن روز را سبک پارلمانتاریزم اروپایی میدید که دولت بایستی برآمده از فراکسیونهای مجلس باشند.
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه درباره اهمیت انتخاب این نایبالسلطنهها افزود: انتخاب عضدالملک، کاری محافظهکارانه در زمان خود و از خصایص استبدادزدگی در جامعه ایران بود که همچنان رجال دوران استبداد در رأس امور قرار داشتند. ناصرالملک نیز در دوران چهار ساله نیابت سلطنت خود، کاری برای ایران انجام نداد. رقابت سخت انگلیس و روسیه در ایران و تحت فشار قرار گرفتن دولت مشروطه و آغاز جنگ جهانی اول و تبعات آن برای ایران نیز سبب شد تا ناصرالملک ادامه نیابت سلطنت خود را محال تصور کند و احمد شاه را با توجه به رسیدن به سن قانونی، برای تاجگذاری آماده کند.
یلفانی در پایان نتیجه گرفت که انتخابهای مشروطهخواهان برای نیابت سلطنت، انتخابهای ایدهآلی نبود، زیرا قرنها استبداد در جامعه ایران حاکم بود و این امر باعت استبدادزدهگی تمامی نهادها و حتی افکار عمومی شد تا آنجا که نمایندگان جامعه استبدادزده ایران، حتی بعد از به دست گرفتن قدرت، بار دیگر بسیاری از رجال دوران استبداد را به دست خود بر سرکار آوردند. از اینرو قاعدتا نمیتوان تحولات مثبت سیاسی و اجتماعی را از آنها انتظار داشت.
دکتر محمد محمود هاشمی دیگر سخنران این نشست با موضوع «سلطنت مشروطه آخرین راهبرد کلان برای ایجاد دولت مدرن و قوی در ایران دوره قاجار» سخن گفت. وی اظهار کرد: برخی با نادیده گرفتن حقایق مهمی از تاریخ ایران دوره قاجار سهوا یا عمدا به اشتباه ایده سلطنت مشروطه را امری خلقالساعه میدانند که سفارت بریتانیا در پی بروز اعتراضهای عمومی گروهی از جامعه شهری در میان معترضین مطرح کرد. وی در ادامه با اشاره به ناکارآمدی الگوی حکمرانی سنتی در مقایسه با با دولتهای مدرن و انجام اصلاحات گفت: گروهی از نخبگان سیاسی حکومتگر ایران مانند عباس میرزا نایب السلطنه، قائم مقام فراهانی و امیرکبیر از ابتدای این مواجهه به ضعفهای ایران پی بردند و در پی انجام اصلاحات در ایران برآمدند؛ البته به شکلی که سلطنت مستقل قاجاری حفظ شود.
هاشمی شکست ایران از بریتانیا و از دست رفتن هرات را پایان کارآمدی الگوی حکمرانی سنتی برشمرد و در ادامه افزود: از این زمان، بحث لزوم وجود قانون برای اداره مملکت مطرح شد و افرادی چون میرزا ملکمخان، ابوطالب بهبهانی، مجدالملک سینکی رسالههایی در این باره نوشتند. پژوهشگر تاریخ معاصر ایران گفت: اما تلاش حکومتگران قاجاری برای ایجاد دولتی قوی مبتنی بر قانون با ناکامی مواجه شد، زیرا با منافع سلطنت مستقله و کارگزاران حکومتی تعارض داشت. از سوی دیگر جامعه تجار و اصناف ایران نیز به واسطه بیقانونی و تبعیض در فعالیتهای اقتصادی خود بهصورت عملی دریافته بودند که برای اداره مملکت نیازمند وجود قانون هستند. این در حالی بود که افرادی چون مستشارالدوله بحث سلطنت مشروطه و اداره جامعه بر اساس قانون برآمده از اراده ملت را مطرح کرده بودند. همچنین بحث لزوم وجود قانون و قانونگذاریِ نمایندگان مردم در میان اقشار باسواد شهری و بازاریان در شهرهایی چون تهران، تبریز و رشت مطرح بود و این آخرین تلاش برای ایجاد دولت قوی با حفظ سلطنت سلسله قاجاریه در ایران بود.
هاشمی در پایان سخنانش گفت: باید توجه داشت که ناکامی مشروطهخواهان در ایجاد دولت قوی که ناشی از مخالفتهای خارجی و وجود موانع اجتماعی و فرهنگی در جامعه پدرسالار ایران بود مانع از این نمیشود که ما وجود زمینههای قانونخواهی در شهرهای ایران را مقارن با ظهور جنبش مشروطیت در ایران نادیده بگیریم.
مجید تفرشی نیز به طبقهبندی و بررسی اسناد مربوط به مشروطیت پرداخت. وی به طور کلی بر این باور بود که دولت بریتانیا در جریان مشروطه هموار به دنبال منافع خود بود. در این جریان گاه حوادث به سود ایران و گاه به ضرر ایران تمام میشد. به نظر تفرشی دولت بریتانیا هیچگاه برای ایجاد موجهای سیاسی و کسب منافع از خود هزینه نمی کرد بلکه منتظر می ماند تا موجی خود ایجاد شود و سپس بر آن موج سوار می شدند.
منبع:خبرگزاری کتاب ایران
نظرات