گزارش : ماندانا خرم، گروه میراث فرهنگی انجمن ایرانشناسی ایران نشست «منظر باستانشناسی فراموش شده کوه کافره (کاهن) دهق» به همت انجمن علمی ایرانشناسی ایران، روز سهشنبه سوم بهمن 1403 با حضور جمعی از کارشناسان، صاحب نظران و دوستداران میراث فرهنگی ایران و اهالی شهر دهق در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. […]
گزارش : ماندانا خرم، گروه میراث فرهنگی انجمن ایرانشناسی ایران
نشست «منظر باستانشناسی فراموش شده کوه کافره (کاهن) دهق» به همت انجمن علمی ایرانشناسی ایران، روز سهشنبه سوم بهمن 1403 با حضور جمعی از کارشناسان، صاحب نظران و دوستداران میراث فرهنگی ایران و اهالی شهر دهق در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. در این نشست که اولین برنامه از برنامههای گروه میراث فرهنگی انجمن ایرانشناسی ایران بود، محمود جعفری دهقی استاد زبانهای باستانی دانشگاه تهران و رئیس انجمن ایرانشناسی ایران، مهرشاد کاظمی پژوهشگر تاریخ و مدیر گروه تاریخ و باستانشانسی خانه اندیشمندان، ذاتالله نیکزاد معاون پژوهشگاه وزارت میراث فرهنگی، محمدعلی عزتزاده عضو هیأت مدیره و دبیر انجمن ایرانشناسی ایران و محمدمهدی کلانتری دبیر پویش نجات بافتهای تاریخی و مدیر گروه میراث فرهنگی انجمن ایرانشناسی، درباره منظر باستانشناسی کوه کافره دهق و لزوم حفظ و انجام کاوشهای باستانشناسی این کوه و شهرستان صحبت کردند.
از کافره دهق تا کافره قصران
در ابتدای این نشست مهرشاد کاظمی نویسنده و پژوهشگر میراث فرهنگی و مدیر گروه تاریخ و باستانشناسی خانه اندیشمندان ضمن تشکر از حضار و مهمانها و همچنین مسئولان انجمن ایرانشناسی ایران برای برگزاری چنین نشستی، به وجود کوهی به نام «کافره» در ارتفاعات قصران استان تهران اشاره کرد و گفت: من اطلاعی درباره کوه کافره دهق نداریم اما در ارتفاعات قصران تهران در روستایی به نام «گرمادره» نیز کوهی با این نام داریم که مکان زندگی زردشتیان بوده. منطقه قصران از دو بخش درونی و بیرونی تشکیل شده و آخرین مکانی بوده که مردمان آن مسلمان شدهاند؛ و گروهی که مسلمان شدند، به گروهی که همچنان زردشتی بودند، کافر میگفتند. همچنین در ارتفاعات کوههای البرز که در منابع دماوند و کوههای ری خطاب شده چندین آتشکده و معبد ناهید داریم.
لزوم حفظ آثار دهق و تشکیل انجمن دوستداران میراث فرهنگی دهق
سخنران دوم این نشست، محمود جعفری دهقی استاد زبانهای باستانی دانشگاه تهران و رئیس انجمن ایرانشناسی ایران بود. وی در ابتدا ضمن تشکر و قدردانی از از حضور مهمانهای این برنامه درباره تشکیل گروه میراث فرهنگی انجمن ایرانشناسی گفت: انجمن ایرانشناسی از گروههای علمی مختلفی تشکیل شده است چرا که این انجمن نام ایران را همراه خود دارد و موضوعاتی که به آن میپردازد، گسترده است. یکی از مهمترین این گروهها، گروه میراث فرهنگی است که به همت آقای محمدمهدی کلانتری تشکیل شده و امروز اولین فعالیت این گروه اتفاق افتاده است. امیدواریم در این مسیر با کمک شما عزیزان گامهای مثبتی را در حفظ و نگهداری میراثفرهنگی کشور عزیزمان برداریم.
جعفری دهقی سپس به بازدید تابستان امسال خود از طرف انجمن ایرانشناسی از شهر دهق اشاره کرد و گفت: افتخار داشتم در این سفر در کنار آقایان کلانتری و عزتزاده، ضمن دیدار با اقوام و آشنایان خود در دیار نیاکانم، با مردم فرهنگ دوست این بخش از ایران بیشتر آشنا شوم و از نزدیک شاهد فعالیتهای آنها برای حفظ و تداوم فرهنگ شهرشان باشم؛ از جمله موزه مردمشناسی دهق که به همت آقای رحمتالله راعی افتتاح شده و شاهد بودم ایشان چگونه از جان و دل، با هزینه شخصی آثاری را در این مجموعه گردآوری کردهاند تا فرهنگ این شهر را به همشهریان خود و مسافران ارائه نمایند؛ نیز آثار هنری آقای بهروز راعی، هنرمند قلمزنی که این میراث فرهنگی ایران را حفظ کرده و آثارش از همه جای ایران و جهان خواهان دارد. همچنین مورد دیگری که در این شهر برایم جالب بود، وجود دروازههای سنگی ساخته شده از سنگهای یکپارچه بود. در واقع نیاکان ما برای حفاظت از شهر در گذشته، سنگهای عظیم و یکپارچهای از دل کوه کنده بودند تا بعنوان دروازههای شهر استفاده کنند. خوشبختانه دو نمونه آن هنوز باقی مانده است که نیازمند ثبت ملی و توجه ویژه برای حفاظت است.
رئیس انجمن ایرانشناسی سپس با اشاره به داستان خضر و موسی پیغمبر که در قرآن مجید در سوره کهف آمده گفت: روزی موسی برای آموزش با خضر پیغمبر همراه میشود. خضر به او میگوید شرط این همراهی این است که صبر پیشه کنی و هر کاری که من میکنم، علت آن را جستجو نکنی. این دو با هم همراه میشوند. در میان راه موسی میبیند خضر پیغمبر دیوار مخروبهای را تعمیر میکند. علت آن را جویا میشود و خضر میگوید در پای این دیوار گنجی وجود دارد که صاحبان واقعی آن دو کودک یتیم هستند. من این دیوار را تعمیر میکنم تا هنگام بزرگسالی این دو کودک، این گنج به دست آنها برسد و افراد دیگری این گنج را به یغما نبردند. مخلص کلام اینکه وظیفه ما نیز حفظ میراث نیاکانمان است تا آن را به خوبی به دست آیندگان برسانیم و جای تاسف دارد که میراث فرهنگی ما با چنین حجمی از تخریب روبهروست.
جعفری دهقی سپس افزود: خوشحالم که پسوند دهق را در ادامه نام خانوادگیام حفظ کردم. خاطرم هست دوران که دانشجوی ادبیات دانشگاه تهران بودم، یک بار به کتابخانه مراجعه کردم و کتابدار که فردی فرهیخته بود، از من پرسید: «آیا معنای واژه دهق که در ادامه نام خانوادگیتان است را میدانی؟» و من با تعجب گفتم: «خیر». سپس او برایم توضیح داد که این واژه معرب شده «دهک» به معنای ده کوچک است. این اتفاق جرقهای در ذهن من ایجاد کرد و باعث شد تا در رشته زبانهای باستانی ادامه تحصیل دهم چون در این رشته یک بخش فقهاللغه یا اتیمولوژی دارد که ریشه واژگان و اسامی را بررسی میکند. بر این اساس باید بگویم در کتب باستانی مانند اوستا واژهای داریم به نام «دهیو» به معنای سرزمین که در اثر تحولات زبانی به «ده» تغییر شکل داده و در اثر تحولات معنایی از سرزمینی بزرگ به سرزمینی کوچک تغییر پیدا کرده است. نه تنها ده و دهیو که صدها واژه دیگر وجود دارد که بعنوان اسم شهرها و روستاها در ایران مورد استفاده قرار میگیرد و این بیانگر قدمت سرزمین ما در کنار آثار تاریخی و باستانی است. شما اگر به کشورهای تازه تاسیس نگاه کنید کمتر نام مکانی را پیدا میکنید که قدمت طولانی داشته باشد. از این رو چند نمونه از این واژگان را میآورم:
یکی از اینها واژه «اُلُ» است به معنای عقاب این واژه در زبان پهلوی به صورت «آلُ» وجود دارد و در زبان اوستایی به شکل کهنش و طولانیاش وجود دارد که «اردوفیه» بوده اما در اثر تحول زبان «ر» و «ف» تبدیل به «ل» شده و آن بخش پاینیاش که «فیع» به واژه دیگری که «کوه» است تبدیل شده چنانکه «کوفه» از این واژه آمد و باز در اثر تحول زبانی تبدیل به «کوه» شده است. باز دیدم این واژه «آل» در الموت به معنای آشیانه عقاب تشکیل شده.
نمونه دیگر اینکه در دهق به پدر همسر یا پدر خانم میگویند«خُسُرَه» یا «خُسُر» وقتی نگاه میکردم، دیدم در کتاب اوستا که یکی از کهنترین کتابهای جهان است، همین واژه به صورت «خوَسورَ» آمده است. یا واژه دیگری «بیَل» یعنی بگذار. این واژه عجیبی است. ما مصدری داریم «هشدر» به معنای گذاشتن از آن مصدر «هشتن» یا «هلیدن» درست شده که فعل امر «بهل» را در ادبیات فارسی میبینیم.
به هر شکل، همانطور که اشاره کردم، این موارد بیانگر این است که ایران سرزمین کهنی است و این واژگان در کنار آثار تاریخی بیانگر این موضوع است و همه ما باید در حفظ آن کوشا باشیم.
حفاظت از آثار تاریخی نیازمند عزمی مردمی است
ذاتالله نیکزاد، سرپرست معاونت پژوهشی پژوهشکده میراث فرهنگی و گردشگری، دیگر سخنران این نشست بود. او ضمن قدردانی از محمدمهدی کلانتری، دبیر پویش نجات بافتهای تاریخی ایران که دغدغه حفظ آثار تاریخی در سرتاسر ایران را دارد، درباره حفظ میراث فرهنگی گفت: حقیقت این است که حفاظت از این آثار کار سادهای نیست. ایران سرزمین کهنی است که هرجای آن دست میگذاریم، آثار تاریخی ارزشمندی پیدا میکنیم که کار حفاظت را برای دستگاههای متولی دشوار میکند. گاهی حفظ آثار هیج تطابقی با وظیفه نهادهای متولی این آثار ندارد؛ بخصوص که برخی از این نهادها دارای مشکلات زیادی هستند. همین سازمان میراث فرهنگی یک بار ویران و دوباره برپا شده است. بنابراین حفاظت از آثار و ابنیه تاریخی نیازمند عزم همگانی است و بدون مشارکت مردم و جامع محلی امکان پذیر نیست.
بخش دولتی میتواند نقش نظارتی داشته باشد و قوانین را به اجرا درآورد اما در همان هم با چالش روبهرو است نمونهاش همین اتفاقی که درباره بافت تاریخی شیراز با توسعه حرم شاهچراغ رخ داده است که کهنترین بخش شهر را با خطر نابودی روبهرو کرده است. اما در بافت تاریخی یزد که به ثبت جهانی نیز رسید شاهد مشارکت مردم بودیم و حتی زمانی که بخشی از این بافت به علت توسعه شهری با خطر تخریب رو به رو شد همین عزم مردم جلوی آن را گرفت و باعث حفظ آن شد. بنابراین باید عزم مردم را در کنار دستگاههای دولتی برای حفاظت از آثار تاریخی داشته باشیم.
نیکزاد ادامه داد: درباره کوه کافره دهق و سایر آثار این شهر باید اشاره کنم این آثار به طور عام تا اندازهای شناخته شده است اما به طور تخصصی کمتر شناخته شده است پس برای شناخت آن نیازمند کاوشها و گمانه زنی هستیم و نباید این کوه را به شکل مفرد نگاه کنیم و باید در مجموعه و در ارتباط با آثار پیرامونی آن بررسی کنیم تا به نتیجه درست برسیم و هر کاری از دستمان برآید انجام میدهیم اما بازهم عرض میکنم حفظ این آثار نیازمند عظمی همگانی است متاسفانه یکی از معظلاتی که در حفظ آثار تاریخی با آن روبهرو هستیم درحال حاضر کاوشهای غیر مجازی است که آثار ما را نابود میکند و برای مقابله با آن نیز باید عزمی همگانی وجود داشته باشد.
با ثبت ملی میراث فرهنگی دهق، برای حفاظت فرهنگی آن بکوشیم
محمدعلی عزتزاده، عضو هیأت مدیره و دبیر انجمن ایرانشناسی ایران، دیگر سخنران این نشست بود. ایشان نیز پیرو صحبتهای معاون پژوهشی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، بر لزوم عزم همگانی در راستانی حفاظت از میراث فرهنگی تاکید کرد و گفت: حفاظت از آثار تاریخی نیازمند حفافت فرهنگی است، یعنی فرهنگی که مردم در آن خودشان از آثار تاریخیشان حفاظت کنند و اگر تخریبی انجام شده، جلوی آن را بگیرند. آموزش این فرهنگ، وظیفه و رسالت انجمن ایرانشناسی است و خوشبختانه با راهاندازی گروه میراث فرهنگی، فضا برای انجام این رسالت در انجمن به وجود آمده است.
او ادامه داد ایران از مولفههای هویتی گوناگونی تشکیل شده است. در همین شهر دهق، عناصر هویتی ایرانی را بسیار مشاهده میکنیم. خوشبختانه این شهر مردم فرهنگدوستی دارد که از حفظ و نگهداری میراث فرهنگی و تمدنی شهرشان غافل نیستند. موزه مردمشناسی این شهر که به همت آقای رحمتالله راعی تاسیس شده، نمونه بارزی از این آگاهی و تلاش است. در این شهر چند اثر مهم و درخور ثبت ملی وجود دارد. جز کوه کافره که موضوع نشست امشب است، خانه سلطانی این شهر نیز بسیار نیازمند توجه است. این خانه قدمت قاجاری دارد و ظلالسلطان حاکم اصفهان در سفرهایش به دهق در آن اقامت داشته؛ همچنین مسجد جامع این شهر که گفته میشود قدمت پیش از اسلام داشته و نیز درهای بزرگ سنگی یکپارچه که آقای دکتر جعفری دهقی به آن اشاره کردند. انتظاری که از وزارت میراث فرهنگی داریم، ثبت این آثار به منظور جلب توجه و بسترسازی برای حفاظت بهتر از آن است. از پژوهشگاه میراث فرهنگی نیز خواهان تشکیل پروندههای پژوهشی در زمینههای تاریخ، زبان، باستانشناسی و مردمشناسی هستیم. انجمن نیز در کنار وزارتخانه و پژوهشگاه و همراه با مردم شریف این شهر، برای حفاظت از آثار تاریخی دهق گام برمیدارد.
مسئولان را نسبت به مقوله حفاظت از میراثفرهنگی آگاه کنیم
آخرین سخنران این نشست محمدمهدی کلانتری شهرساز، دبیر پویش نجات بافتهای تاریخی و مدیر گروه میراث فرهنگی انجمن ایرانشناسی ایران بود. او درباره لزوم فرهنگسازی در رابطه با حفاظت از آثار تاریخی گفت: مسأله فرهنگسازی را مطرح کردید؛ اما پرسش اینجاست که فرهنگسازی برای چه کسی؟ مردم از جهت فرهنگی در حوزه حفاظت ای میراثفرهنگی خوشبختانه درجایگاه جلوتر و بهتری از مسئولان قرار دارند. کسی به مردم دهق نگفته از میراث خود حفاظت کنید؛ اما مردم این شهر درحال حفاظت از این میراث هستند. مسأله ما مسئولان هستند که متوجه درک و ارزش میراث فرهنگی نیستند. وقتی در مجلس شورای اسلامی، 50 نماینده طرح حراج آثار تاریخی را امضا میکنند؛ یعنی اینکه مسئولان ما هنوز نگاهشان به میراث فرهنگی، نگاه به دفینه است. وقتی روزی که مجلس قرار بود به وزیر پیشنهادی میراث فرهنگی رای اعتماد دهد، شخص وزیر پیشنهادی میگوید: مسأله حرائم موضوع مهمی است. 90درصد نمایندگان دنبال کاهش حرائم هستند و این موضوع باید حل شود؛ یعنی مدیران و مسئولان وزارت میراث فرهنگی که متولی حفاظت از میراث تاریخی این سرزمین است، درکی از حفاظت این آثار ندارند و این آثار که به سختی به ثبت رسیده، با مداخله یک سری سیاستمدار در حال نابودی است. شما نگاه کنید فردی به اسم کوهسار بادفر به اسم مستعار «پوآرو» که در فضای مجازی آموزش حفاری غیرمجاز و گنجیابی را میدهد و مورد پیکرد قانونی هم قرار گرفته، در انتخابات ریاست جمهوری، مسئول ستاد مردمی یکی از نامزدهای این انتخابات در کردستان میشود. این یعنی اینکه نه تنها عمل گنجیابی قباحت ندارد، بلکه انگار از سوی مسئولان به رسمیت هم شناخته شده است.
متاسفانه بخش مهمی از میراث فرهنگی ما در سالهای گذشته نابود شده است. در راستای حفظ آنچه که به دست ما رسیده، ما پویش نجات بافتهای تاریخی را که از اصفهان به واسطه جلوگیری از احداث گذر آقانجفی آغاز شد، راهاندازی کردیم. سپس به نجات بافت تاریخی شیراز رسیدیم و در حال حاضر هم این پویش را ادامه میدهیم اما متاسفانه مسئولان نه تنها همراهی نمیکنند، بکه سنگپراکنی هم میکنند و برای من به جرم حفاظت از آثار تاریخی، در چند شهر پرونده قضایی نیز تشکیل دادهاند.
نظرات
ارسال دیدگاه برای این نوشته بسته می باشد.