انجمن شاهنامه پژوهی و انجمن ایران شناسی برگزار می کنند: نشست شاهنامه پژوهی 15 استاد قزاق: قزاقها به داستانهای شاهنامه احساس نزدیکی میکنند دکتر غالیه قنبربکوا، استاد شرقشناسی دانشگاه فارابی قزاقستان، گفت: قزاقها و مردمان آسیای میانه، احساس میکنند داستانهای شاهنامه در منطقه آنان و در نزدیکی خانه آنها رخ داده […]
انجمن شاهنامه پژوهی و انجمن ایران شناسی برگزار می کنند:
نشست شاهنامه پژوهی 15
استاد قزاق: قزاقها به داستانهای شاهنامه احساس نزدیکی میکنند
دکتر غالیه قنبربکوا، استاد شرقشناسی دانشگاه فارابی قزاقستان، گفت: قزاقها و مردمان آسیای میانه، احساس میکنند داستانهای شاهنامه در منطقه آنان و در نزدیکی خانه آنها رخ داده است.
قنبربکوا که در نشست «شاهنامه در قزاقستان» سخن میگفت، تاکید کرد قزاقها چنین احساسی را به دیگر حماسههای بزرگ باستان، مانند مهابهاراتا یا ایلیاد و اودیسه ندارند و این احساس نزدیکی، ویژه شاهنامه است.
وی با اشاره به اینکه ترکزبانان آسیای میانه، «توران» در شاهنامه را سرزمین خود میدانند، گفت: شواهدی هم در این زمینه وجود دارد. مثلا در داستان بیژن و منیژه، زمانی که رستم برای کمک به دنبال بیژن رفته بود، با زبان ترکی به اهالی توران پیام داد و در داستان سیاوش نیز تورانیان، ترکزبان بودند.
این استاد قزاق، با این حال، یادآور شد که شاهنامه طرفدار جوانمردی و بزرگمنشی بوده است و به همین دلیل است که رستم، افراسیاب (پادشاه توران) را نمیکشد، بلکه این کیخسرو، نوادۀ فرنگیس است که افراسیاب را از پا در میآورد و تازه کیخسرو نیز پس از کشتن افراسیاب، افسردگی شدید میگیرد، سر به کوه البرز میگذارد و برای همیشه ناپدید میشود.
وی از پژوهشگران دعوت کرد روی نقش افراسیاب در شاهنامه، بیش از پیش تحقیق کنند و گفت: اگر افراسیاب نبود، این همه هیجان و پهلوانی و شجاعت در شاهنامه پدید نمیآمد.
قنبربکوا، سپس با اشاره به ضربالمثل معروف برخی ملتهای شرقی که میگوید «دشمن از دور نمیآید»، اظهار داشت: رستم نیز مانند هر پهلوانی حتما دوست داشت که در صحنه نبرد جان دهد، اما تقدیر این بود که به دست برادرش کشته شود و این اتفاق، تصویری از همان ضربالمثل است.
دکتر غالیه قنبربکوا همچنین گفت: تا قبل از دوران شوروی، شاهنامهخوانی در قزاقستان بسیار رواج داشت و گروههایی، شاهنامه را به صورت شفاهی و با ساز دومبرَه (دوتار) اجرا میکردند.
وی ابراز امیدواری کرد این سنت در قزاقستان احیا شود.
جعفری دهقی: قدمت اسطورههای شاهنامه به اشکانیان میرسد
پیش از دکتر قنبربکوا، دکتر محمود جعفری دهقی، رئیس انجمن ایرانشناسی، درباره جایگاه تاریخی و اسطورهای شاهنامه در آسیای میانه سخنرانی کرد.
جعفری دهقی با اشاره به اینکه قدمت داستانهای شاهنامه، بسیار کهنتر از زمان سرایش شاهنامه فردوسی است، گفت: به اعتقاد پژوهشگران، شکلگیری حماسه ملی ایران در عهد اشکانی و در واکنش به حمله اسکندر روی داده است؛ در واقع، ایرانیان میخواستند عظمت خود را پیش از دوره اسکندر، به صورت حماسی بیان کنند. بنابراین، اشکانیان که در آغاز، به هلنیسم علاقه نشان داده بودند، پس از مدتی، به ملیت گرایش پیدا کردند و این چیزی است که از روی سکهها و کتیبههای اشکانی میتوان دریافت.
رئیس انجمن ایرانشناسی، یادآور شد که کار گوسانهای پارتی در دوره اشکانی، حفظ حماسههای ملی بود. آنان شهر به شهر و روستا به روستا میرفتند و این حماسهها را با همراهی ساز، میخواندند.
جعفری دهقی، سپس از کشف داستان رستم و دیوها به زبان سغدی در غار هزاربودا در چین، به عنوان نمونهای از قدمت داستانهای شاهنامه یاد کرد و ترجمه بخشی از داستان را به شرح زیر قرائت نمود:
رستم با نیکنامی بزرگ شد. به چراگاهی نیکو رفت. ایستاد. زین برگرفت. اسب را در سبزه رها کرد. جامه درآورد. غذایی خورد. سیر شد. بستری گسترد. دراز کشید و به خواب رفت. دیوان، آنان که از جنگ جان به در برده بودند، با ساز و برگ گران و سلاح نیرومند مجهز شدند. با شتاب فراوان، دروازه شهر را گشودند. زمانی دراز، باران، برف، تگرگ و تندر بزرگ برانگیختند. دهان را بازگشودند و آتش، شعله و دود رها ساختند و به جستجوی رستم دلاور، رهسپار شدند. آنگاه، رخش تیزهوش آمد و رستم را بیدار کرد. رستم از خواب برخواست. در حال، جامه پوست پلنگ پوشید، ترکشدان بربست، بر رخش سوار شد و به سوی دیوان شتافت.
وی گفت: پژوهشگران، این داستان را به خوان سوم از هفتخوان رستم شبیه میدانند.
دهقی در ادامه، به شماری از ترجمههای شاهنامه به زبان قزاقی در قرنهای اخیر، اشاره کرد.
نشست تخصصی شاهنامه در قزاقستان، روز 20 تیرماه 1402 به همت انجمن ایرانشناسی در خانه ادبیات دکتر فرخنده برگزار شد.
گزارش و عکس: زمان رضاخانی
نظرات
ارسال دیدگاه برای این نوشته بسته می باشد.