آیین نکوداشت روز حافظ و جشن سالروز تأسیس انجمن ایران‌شناسی

آیین نکوداشت روز حافظ و جشن سالروز تأسیس انجمن ایران‌شناسی
آبان 5, 1403
16 بازدید

آیین سالروز تاسیس انجمن ایران‌شناسی روز چهارشنبه 25 مهرماه 1403 با موضوع محوری حافظ و حافظ‌شناسی به میزبانی خانه اندیشمندان علوم انسانی، در تهران برگزار شد. بررسی ابعاد گوناگون شعر حافظ و موضوع ایران‌شناسی از سوی پژوهشگران، شاهنامه‌خوانی، شعرخوانی و اجرای قطعه‌های سازی و آوازی ایرانی، بخش‌های متنوع این برنامه را تشکیل می­داد. مدح در […]

آیین سالروز تاسیس انجمن ایران‌شناسی روز چهارشنبه 25 مهرماه 1403 با موضوع محوری حافظ و حافظ‌شناسی به میزبانی خانه اندیشمندان علوم انسانی، در تهران برگزار شد. بررسی ابعاد گوناگون شعر حافظ و موضوع ایران‌شناسی از سوی پژوهشگران، شاهنامه‌خوانی، شعرخوانی و اجرای قطعه‌های سازی و آوازی ایرانی، بخش‌های متنوع این برنامه را تشکیل می­داد.

مدح در ادبیات فارسی و در شعر حافظ

دکتر اصغر دادبه، استاد فلسفه و ادبیات عرفانی، در این مراسم که به مناسبت سالگرد تاسیس انجمن ایران‌شناسی در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، با اشاره به تاثیر ادبیات بر هویت ایرانی گفت: شنیده‌اید که ابوریحان بیرونی در قرن پنجم گفته بود ترجیح می‌دهم به عربی به من ناسزا بگویند تا آنکه به فارسی مرا ستایش کنند؛ اما در قرن هشتم، شمس تبریزی می‌گوید زبان فارسی از عربی شیرین‌تر و دلنشین‌تر است.

دادبه با طرح این پرسش که در این سه قرن چه اتفاقی افتاد که از آن نگاه بیرونی به این نگاه شمس تبریزی رسیدیم، گفت: میراثی که در این سه قرن به زبان و ادبیات فارسی افزوده شد، در دوره ابوریحان نبود. شاهنامه هنوز جای خود را باز نکرده بود، سعدی و مولوی هنوز نیامده بودند.

این استاد فلسفه و ادبیات عرفانی، با تاکید بر نقشِ برجسته‌ای که مدح در ادبیات فارسی داشته است، گفت: مدح در شعر فارسی، دو ویژگی دارد. نخست آنکه جنبه تشویقی و آموزشی داشته است؛ یعنی به فرد مدح‌شونده، صفاتی مانند بزرگواری و گذشت و شجاعت می‌دادند و در واقع، او را تشویق می‌کردند که آنگونه باشد. دوم آن که این شعرها، از ارزش ادبی و زبانی برخوردار بوده است.

اصغر دادبه درباره مدح در شعر حافظ، یادآور شد: او این ویژگی را داشت که معمولا نام ممدوح را در شعرش نمی‌آورد و بدین ترتیب، هرکسی شعر حافظ را به خودش نسبت می‌داد. مثلا «نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت، به غمزه مسئله‌آموز صد مدرس شد» را اهل دین به پیامبر نسبت دادند و شاه شجاع که درس نخوانده بود هم این شعر را به خودش نسبت داد.

وی افزود: ویژگی دیگر مدح حافظ این است که او، ارزش‌هایی غیر از قدرت را تمجید کرده است. اگر او می‌خواست قدرت را مدح کند، باید امیرمبارز را مدح می‌کرد؛ در حالی که حافظ اتفاقا هرجا توانسته است، امیرمبارز که نماد قدرت بود را با لفظ محتسب، نقد کرده است.

دادبه اظهار داشت: حافظ مقید به مدح افراد نیز نبوده است. چنانکه او، شاه شجاع که در دور نخست قدرت، فردی خوشنام بود را مدح کرد. اما شاه شجاع در دوره دوم قدرت و پس از سرکوب کودتا علیه خود، به فردی بسیار ستمگر و خودکامه تبدیل شد. حافظ آنقدر آزاده بود که در این دوره از وی فاصله گرفت و در شعری به طعنه گفت اگر روزگار، به انصاف و عدل بود، تو نباید حاکم می‌بودی.

ایرانیان به عهد الست توجه داشته‌اند

دکتر نصرالله پورجوادی، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز که در این مراسم، درباره عهد الست در شعر حافظ سخن می‌گفت، یادآور شد: اصولا عهد الست، موضوع مورد علاقه عرفای ایرانی بوده است و به عنوان مثال، پیروان ابن عربی به این موضوع، اشاره‌ای نمی‌کنند.

وی افزود: حتی محمد غزالی که اغلبِ مطالب فارسی خود را به عربی هم نوشته است، در مورد عهد الست به عربی چیزی ننوشته و فقط رساله‌ای به زبان فارسی دارد.

پورجوادی تاکید کرد که غزالی معتقد بود موضوع پیمان الست، تشبیه و مجاز است و برادرش احمد غزالی نیز گفته است که الست، در واقع، داغی (نشانی) است که بر انسان زده شده تا او بداند که متعلق به خداوند است.

به گفته این استاد فلسفه، دلیل توجه ایرانیان به عهد الست این است که آنان در ادیان باستانی خود نیز چنین روایتی داشته‌اند.

پورجوادی سپس به تحلیل شعر حافظ با مطلع «زلف‌آشفته و خوی‌کرده و خندان‌لب و مست» پرداخت.

 

ذکر روایتی مشابه عهد الست در بُندَهِشن

دکتر محمود جعفری دهقی، رئیس انجمن ایرانشناسی ایران، در سخنانی، ضمن ارائه تاریخچه‌ای از انجمن ایران‌شناسی، به شرح پیشینه عهد الست در باورهای ایرانیان که در سخنان دکتر پورجوادی بدان اشاره شده بود، پرداخت.

وی یادآور شد: در کتاب بندهشن که از کتاب‌های دینی در زبان پارسی میانه است، روایت شده که وقتی اهورامزدا مشغول آفرینش جهان بود، فروهر انسان در کائنات با او همکاری می‌کرد و در آنجا به فروهر انسان پیشنهاد می‌شود که آیا حاضری به جهان خاکی بروی، جامه تن بپوشی و با دشمن آفرینش، یعنی اهریمن، مبارزه کنی؟ انسان این پیشنهاد را می‌پذیرد.

جعفری دهقی سپس به تحلیل شعر حافظ با مطلع «دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند» پرداخت و ارتباط آن را با پیمان الست شرح داد.

جعفری ارتباط این شعر با آیه «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا» (ما امانت [الهى و بار تكليف] را بر آسمان‌ها و زمين و كوه‌ها عرضه كرديم پس از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند و[لى] انسان آن را برداشت راستى او ستمگرى نادان بود) شرح داد و گفت: گروهی بر این باورند که بیت «آسمان بار امانت نتوانست کشید، قرعه کار به نام من دیوانه زدند»، تضمینی بر این آیه است.

کاربرد جغرافیا در ایران‌شناسی: از منافع راهبردی تا زندگی روزمره مردم

آقای محمدرضا سحاب، رئیس موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب، در سخنانی نقش جغرافیا در دانش ایران‌شناسی را تبیین و تاکید  کرد: خاورشناسان در مطالعه کشورهای شرقی و از جمله ایران، به موضوع جغرافیا بسیار پرداخته‌اند؛ چون اهمیت آن را می‌دانستند.

وی به عنوان نمونه‌ای از اهمیت جغرافیا در پیشبرد اهداف راهبردی، به کتابی دو جلدی با نام Handbook of Iran اشاره کرد که درباره تمام ابعاد جغرافیای ایران است و توسط نیروی دریایی یکی از کشورهای غربی بین جنگ‌های جهانی اول و دوم تهیه شده و اکنون نسخه‌ای از آن در کتابخانه موسسه سحاب نگهداری می‌شود.

سحاب یادآور شد در طول تاریخ نیز شاهد تاثیر جغرافیا بر ایران بوده‌ایم؛ مثلا یکی از علل شکست ایران از روسیه، نداشتن نقشه بود. عباس‌میرزا می‌خواست از ناپلئون کمک بگیرد، اما نتوانست. برعکس، روس‌ها نقشه داشتند و با نقشه پیشروی کردند.

این پیشکسوت کارتوگرافی، کاربردهای جغرافیا در دانش ایران‌شناسی را از جمله در موارد زیر دانست: محیط زیست، ترافیک، آلودگی هوا، نشست زمین، جغرافیای پزشکی (پراکندگی بیماری‌ها)، اقلیم‌شناسی، آب‌شناسی، منابع آب‌های زیرزمینی و سطحی، پوشش و کاربری ارضی، خاک‌شناسی و زمین‌لرزه، ریخت‌شناسی زمین، مردم‌شناسی، دریانوردی، منابع زیرزمینی و معادن، منابع انرژی پایدار و پاک.

وی در بخشی از سخنانش به این موضوع هم اشاره کرد که موسسه جغرافیایی سحاب حدود 35 سال پیش، نقشه جغرافیای شاهنامه را چاپ کرده است. این اثر، جاینام‌های اسم‌برده‌شده در شاهنامه را روی نقشه، جانمایی کرده است.

سازمان‌های دولتی به ظرفیت انجمن ایران‌شناسی توجه کنند

دکتر آندرانیک سیمونی استاد تاریخ زبان و ادبیات ارمنی، در سخنرانی خود، با اشاره به گوته، شاعر و فیلسوف آلمانی که حافظ را بزرگترین شاعر شرق می‌دانست، تاکید کرد: حافظ بزرگترین شاعر جهان و پیش‌قراول شاعران ایرانی است.

وی گفت: شعر فارسی آنقدر پیچیده و غنی و پرآرایه است که ترجمه ناپذیر است. ابیاتی مانند «امشب صدای تیشه از بیستون نیامد / شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد» را در ادبیات فارسی فراوان می‌بینیم و حافظ در بستری چنین غنی از ادبیات، پیش‌قراول شعر فارسی شده است.

سیمونی حافظ را فردی استوار دانست که تغییرات زمانه او را دگرگون نکرده است و گفت: زندگی حافظ 8 دوره مختلف داشته و پستی و بلندی‌ها، تغییر حکومت‌ها، همراهی‌ها و رویارویی‌ها را تجربه کرده است؛ اما حافظ در تمام این دوره‌ها بزرگی خود را حفظ می‌کند.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه حافظ، جلوتر از زمانه خود می‌اندیشید، تاکید کرد: به یاد داشته باشیم که او کسی است که وقتی از دنیا رفت، نمی‌خواستند در آرامگاه مسلمانان دفن شود، اما امروزه ایرانیان آیات قرآن را با بهره‌گیری از شعر حافظ تفسیر می‌کنند.

آندرانیک سیمونی با ابراز نگرانی از اینکه کشورهای دیگر بیش از ایران روی معرفی مفاخری مانند مولوی، ابن سینا، نظامی و… کار می‌کنند، گفت: اگر انجمن ایران‌شناسی در دهه‌های گذشته وجود داشت و روی این شخصیت‌ها کار می‌کرد، ما اکنون وضعیت بهتری داشتیم.

وی با اشاره به ظرفیت‌هایی که ادبیات فارسی دارد گفت: موسسه‌های دولتی، مانند بنیاد سعدی، شورای گسترش زبان و ادب فارسی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی و دایره‌المعارف بزرگ اسلامی باید نگاه مسئولانه به انجمن ایران‌شناسی داشته باشند.

حافظ و نام ایران

آقای محمدعلی عزت‌زاده، دبیر انجمن ایران‌شناسی ایران، سخنانش را با طرح این پرسش آغاز کرد که چرا حافظ که از شخصیت‌های اسطوره‌ای ایران، با احترام یاد می‌کند و به سنت نوروزی توجه دارد، نامی از ایران نیاورده است؟

وی در شرح این موضوع گفت: ما در دیوان حافظ نام «پارسا» را داریم؛ نامی که در فارسی باستان هست، در فارسی میانه نیست و در فارسی نو وجود دارد.

عزت‌زاده یادآور شد: پارسایی در دوران هخامنشی و پیشاهخامنشی، صفتی برای ایرانیان شمرده می‌شد. پارسا در کتیبه‌های هخامنشی به معنای پارسی به کار رفته است و همزمان به معنای پرهیزگار و مومن هم بوده است.

این پژوهشگر ایران‌شناسی، کاربرد واژه­های «پارس» و «پارسی» در ادبیات را مصداق ذکر جزء و اراده کل دانست و گفت: این امر، مشابه نام خلیج فارس است که به معنای خلیج ایران بوده است.

وی توضیح داد که حافظ، زهد را از پارسایی جدا کرده و رندی را نه مقابل پارسایی، که همسان آن دانسته است. سپس به شرح نمونه‌هایی از کاربرد واژه پارسا برای اشاره به ایرانیان در دیوان حافظ پرداخت که مشخصا معنی «ایرانی» دارد؛ و نتیجه گرفت که حافظ در اشعار خود از ایران به­طور مستقیم نیز یاد کرده­است.

پیام دکتر زهره زرشناس

دکتر زهره زرشناس، نایب‌رئیس انجمن ایران‌شناسی ایران نیز با ارسال پیامی، ضمن تبریک سالگرد تاسیس این انجمن، «79 سال تلاش و کوشش دانشمندان و ایران‌شناسانی که ثانیه به ثانیه از زندگیشان، دغدغه ایران و معرفی تمدن غنی این سرزمین و ارتقا دانش ایران‌شناسی و هویت ایرانی بوده است» را گرامی داشت.

غزل‌خوانی و شاهنامه‌خوانی

آوازخوانی غزلی از حافظ با صدای استاد قاسم رفعتی، هنرمند نام­آشنا و پیش­کسوت خنیاگری ایرانی، شوری در این محفل افکند.

خانم مهوش کیانی، کارشناس و آموزگار ادبیات فارسی، غزلی از حافظ با همراهی تکنوازی تار فرهنگ شریف، ارائه کرد. خانم پریسا اخوان، نویسنده و پژوهشگر هنرهای نمایشی و نگارگری، نیز به­مناسبت همزمانی روز حافظ با سالگرد درگذشت علیرضا شجاع‌پور، شاعر میهنی ایران، اثری از ایشان در تضمین به شعر حافظ قرائت کرد.

شاهنامه‌خوانی و اجرای بخشی از داستان ایرج و سلم و تور به روایت استاد امیر صادقی، آوازخوانی غزلی از حافظ توسط آقای میرعلی‌اکبر حجازی و تکنوازی تار توسط خانم سمر عراقی، از دیگر بخش‌های این آیین بود.